آر پی جی 8

نسخه جدیدتر سلاح معروف و روی دوش " آر پی جی 7 " در فضای سایبری و جنگ نرم

آر پی جی 8

نسخه جدیدتر سلاح معروف و روی دوش " آر پی جی 7 " در فضای سایبری و جنگ نرم

نسخه جدیدتر سلاح معروف و روی دوش " آر پی جی 7 " در فضای سایبری و جنگ نرم

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حسن روحانی» ثبت شده است

مردی که تعلیق را در برابر هیچ می پذیرفت برگشته

يكشنبه, ۲۶ آبان ۱۳۹۲، ۰۱:۱۲ ق.ظ

نیویورک‌تایمز می نویسد: مذاکرات بین شش قدرت جهان و ایران قرار است هفته آینده در ژنو از سر گرفته شود. دیپلماتهای غربی امیدوارند توافقی را کامل کنند که فعالیتهای هسته‌ای ایران را به مدت شش‌ماه متوقف خواهد کرد و طی این مدت مذاکره‌کنندگان در پی حصول یک توافق جامع‌تر خواهند بود.

بسیار پیش آمده که خداوند رحمان و رحیم و غفور به بندگانش فرصتی برای جبران بعضی خطاهایشان – بخصوص اگر با نیت شر نبوده باشند – می دهد. کاش مسئول محترمی که بعنوان مذاکره کننده ارشد کشور در دوره اصلاحات بر پای ورقه ای امضا زد که دو سال تمام  بدون هیچ مابه ازایی تعلیق داوطلبانه ای را به ما تحمیل کردند و در عوض به هیچیک از قول و قرارها و تعهدهایشان در قبال این تعلیق داوطلبانه وفا نکردند و در نهایت رهبری -  بر خلاف رویه معمولشان که کارها و تشخیص ها  را بر عهده دولتها می گذارند -  بعد از دوسال مجبور به دخالت شدند.تاملی در باب این نوشته می کردند.

دو سالی که اگر داوطلبانه و بدون اجبار اینکار را نکرده بودیم شاید الان به نقطه ای رسیده بودیم که کل این بحث ها دیگر موضوعیت نداشت. نکته آزار دهنده آن ماجرای تلخ این بود که تعلیق در برابر تعهداتی که آنها داده بودند و گام به گام بود انجام شد و تیم مذاکره کننده ما آیا واقعا بعد از سه ماه که دید هیچ اتفاق و امتیاز و رفع تحریمی از طرف مقابل صورت نگرفت آیا به ادامه ماجرا مشکوک نشد؟ سه ماه واقعا فرصت کمی بود؟

6 ماه گذشت اتفاقی نیفتاد و وعده ای وفا نشد ، نه ماه شد قولی به فعل تبدیل نشد ولی ما همچنان در تعلیق کامل بودیم ، یکسال گذشت به فکر نیفتادیم ، 15 ماه ، 18 ماه ، 21 ماه گذشت و خبری از انجام تعهدات طرف مقابل نشد ، به دو سال کشید و باز خبری نشد و نهایتا رهبری مجبور به دخالت شدند.

اینکه بعد از تقریبا یک دهه خداوند دوباره این فرصت را در حد بالاتری از تصمیم گیری و ابتکار نصیب جناب روحانی کرد که جبران مافات کند و حتی توقع این بود که جوری کار کند که همه ی سکونها و بیکاریهای آن دو سال بصورت کار و تلاش مضاعف جبران شود نه که خدای نکرده دوباره دشمنان به طمع بیفتند و در دل بگویند: مردی که تعلیق را در ازای هیچ میپذیرفت برگشته.

  • سعید مسعود

خیلی اتفاقی بین کتابهای قدیمی ، کتابی کم حجم از خانم زهرا رهنورد پیدا کردم به نام پیام حجاب زن مسلمان با طح جلدی که خیلی مستقیم امواجی از دهان یک خانم محجبه بیرون می آیند که با برخورد به پایه های یک کاخ ، آن را فرو می ریزند.

اسم خانم رهنورد و آشنایی با عقاید گذشته شان – و البته کم حجم بودن کتاب- کنجکاوم کرد کتاب را بخوانم.

کتابی به شدت شعاری و ایدئولوژیک به سبک کتابهایی که جریانهای چپ می نوشتند و البته ایشان به نظرم خواسته اند از سبک و سیاق نوشته ها ی دکتر شریعتی استفاده کنند که متاسفانه با وجود درست بودن بسیاری از حرفهایش ؛ خواندنش چنگی به دل نمی زند.

بخش هایی از کتاب که البته تقریبا کل کتاب به همین شکل است:

ای که هزاران سال تاریخ منحط تو را به بند کشیده

ای که تازیانه های ستم نظامهای حاکم هستیت را مجروح نموده ...

ای که در تمامی تاریخ هربار به گونه ای برده قدرتهای اقتصادی بوده ای

ای زن! ای آنکه استبداد دینی چند هزار ساله ، در هر زمانی ، به شکلی تو را در چنگالهای سیاه اوهام و خرافات زندانی کرده و ای آنکه پیوسته مقهور قدرت مرد بوده ای

اینک در این فراز بیداری و رهایی و فلان و فلان ....اندکی درنگ کن...صبح نزدیک می شود و ...

در بخشی دیگر:

ویژگیهای زن بودنت را چگونه به مثابه یک ابزار ؛ ابزار سکس و شهوت و لذت و سود ... به جامعه تحمیل کنند؟ که خدا ترا در حصار امنی ، در گلستان طیبی قرار داده:

یدنین علیهن من جلابیهن : با لباسهای گشاد ، سراپای اندامشان را بپوشانند.

و در بخش دیگری:

و اما خود... خود با ایمانم ... با اسلامم ... با حجابم ... با مسئولیت سنگین اجتماعی امر به معروف و نهی از منکر که ایدئولوژی جاویدان اسلام ... به عهده ام گذاشته... به صحنه اجتماع می آیم ... به تمام سطوح آن سر می کشم ؛ حق می گویم ... حق می جویم .... و راه آن یگانه را می پویم.

اینک ما ؛ خواهران مسلمان ... با حجابمان ... به برادران مسلمان ... و به یکدیگر پیام می دهیم .

مائیم "امه وسط" ، بهترین امت ... مومن به خدا ، به محمد رسول الله ؛ به معاد ، مائیم حزب خدا ...

 

و حالا چند جمله به ایشان کنونی:

البته که ایشان در باب رعایت حجاب همانی هستند که قبلا گفته اند اما آن مسئولیت سنگین اجتماعی امر به معروف و نهی از منکری که فرموده اید را آیا الان یادتان رفته ؟

برگردید به سال 88 و به تیپ عمومی و حجاب کامل! دختران و پسران طرفداراتان نگاهی بیندازید.نگاهی هم به همین تیپ عمومی و پایگاه فکری رقبایتان. یکبار شد از تریبون های در اختیارتان نهی از منکر نه ، یک کوچولو توصیه دوستانه به طرفدارانتان بکنید که کمی هم در پوشش ها و اختلاط هایشان مراعات مسائل شرعی امت وسط را بکنند؟ یا ترسیدند این نهی از منکر خودکشی باشد و آنها را از دور و برتان براند؟

 البته که همه چیز در ظاهر آدمها نیست ولی بالاخره هر کسی چند سالی هم در این کشور زندگی کرده باشد از همین ظاهر هم متوجه خیلی چیزها می شود.

یک سوال دیگر:

آیا به نظرتان امید بستن BBC و CNN و VOA و کل جریان معاند انقلاب به شما و شوهرتان و ... بابت همین تفکرات انقلابی و ایدئولوژیک سابقتان بوده و معتقد بودند شما سرکار بیایید حتما حتما با اعتقاداتتان همه را با لباسهای گشاد ! محجبه می کنید؟ اینکه رسانه هایشان شما را جزو صد شخص تاثیرگذار و علمی معرفی می کنند نیز به خاطر استکبارستیزیتان بوده حتما؟

اصلا ما چیزی نمی گوییم و خود شما بیانیه ای بدهید و دلیل حمایتشان را بگویید!

ان شاءااله که نمی گویید خیرخواه امت وسط اسلامی بودند!

به فرض اینکه واقعا 11 میلیون رای در برابر دیده گان این همه ناظر معتمد و مردمی جابجا شد و شما هم فهمیدید. اعتراض کردید و نتیجه نگرفتید ، چندباری هم به خیابان ریختید و باز هم نتیجه نگرفتید ، ولی وقتی دیدید کل انقلاب و حکومت در خطر جدی قرار گرفت و تمام جریانات معاند هم پای کار آمدند و BBC در اقدامی بی شرمانه آموزش کوکتل مولوتوف می داد و دولت آمریکا تعمیرات فنی توئیتر را به خاطر امیدوار شدن به شما به تعویق انداختند و صهیونیست ها پیام می دادند اصلاح طلبان به نمایندگی از ما با حکومت در جنگند و ... چرا توقف نکردید و اندکی درنگ!

به فرض صحت تقلب ، آیا به نظرتان اختلاف سطح  شوهر سیدتان و آقای احمدی نژاد از اختلاف سطح امام علی (ع) و خلفا بیشتر بود که یک لحظه درنگ نکردید که به ایشان تاسی کنید و به خاطر مصالح مهمتری موقتا سکوت کنید؟

شوهرتان که نعوذبالله علی (ع) نبودند که طبق روایتی اگر مردمان به ولایتش تمکین می کردند پرندگان آسمان با آنها سخن می گفتند؟ مگر ما قبلا هم ایشان را در قامت نخست وزیر مملکت ندیده بودیم و البته کسی ندیده بود هیچ چرنده ای هم به  هُش ما بایستد یا راه برود چه برسد به همکلام شدن!

بحث به قدرت رسیدن  یک مقام عالی رتبه اجرایی در کشور بود که تجربه سالهای قبل به عیان نشان داده بود عمر دولتها به دلایل بسیار 8 ساله است و رقابت با رئیس جمهور بر سر قدرت آسان نیست. نظرسنجیها هم مگر غیر این را نشان داده بود؟ حتی نظرسنجی های مورد وثوق غربی شما؟

من خودم دل خوشی از احمدی نژاد ندارم ولی مگر کسی می تواند منکر شود که ایشان هیئت دولت را می برد به شهرستان و بخش و روستایی که از دوره مادها تا الان بالاتر از معاون بخشدار را به چشم ندیده بود. آن همه وزیر و مقام عالی رتبه که به یک روستای دور افتاده می رفتند اگر هیچ مصوبه ای هم نداشتند و فقط دست به جیب می شدند کلی از مشکلات آن روستاها حل می شد. اینها به کنار ، همین نفس حضور و اهمیت دادن به آنها ، تاثیری داشت که هیچ تبلیغ دیگری نمی توانست.

اضافه شدن بسیار خوب حقوق بازنشستگانی که حرف هر کدام بالاخره روی فرزند و عروس و نوه و ... تاثیرگذار است درست یا غلط ، دادن سهام عدالت درست یا غلط ، دادن یارانه ها و بهبود نسبی اوضاع اقشار پایین درست یا غلط و دهها مورد این شکلی درست یا غلط ، نشان می داد که احمدی نژاد با اختلاف بسیار رئیس جمهور می شود. آنوقت شما خود را در محاصره مردمان بالاتر از خیابان انقلابی دیدید که به تمکن و مال زیاد ولی در تعداد به پای آن همه جمعیت روستا و بخش و شهرستان نمی رسیدند.

اگر فقط چهار سال صبر می کردید احتمالا با پشتوانه آن رای خوب قبلی ، دوباره کاندید می شدید و اینبار به راحتی به جای جناب روحانی رئیس جمهور بودید ولی همه چیز را خراب کردید.

دیدید که همان حکومت به رای برنده حداقلی نامزد اصلاح طلبان در چهارسال بعد تمکین کرد و رقبا هم بزرگوارنه تبریک گفتند و هیچکدام بهانه نیاوردند. قالیبافی که همه نظرسنجی ها قبال از انتخابات نشان می داد رئیس جمهور ایشان است  بهانه نیاورد که من پسر خراسان بزرگم و شهردار تهران بزرگم و داماد کجا و ... . اگر شما به جای قالیباف بودید و نظرسنجی ها قبل از انتخابات برتری شما را نشان می داد می خواستید چه آتیشی بسوزانید؟!  

حالا احمدی نژاد رئیس جمهور می شد یا موسوی یا رضایی یا کروبی یا هر کس دیگری ، به نظرتان چقدر برای مردم فرق می کرد ؟ مگر همین مردم به نوبت دولت را در دست دو جناح ندیده اند؟ مگر دوره خاتمی چه گلی به سرشان زده شده بود که دوره هاشمی یا احمدی نژاد یا همین حالا روحانی زده نشده ؟ حالا گیرم 8 سال هم موسوی رئیس جمهور می شد. ایشان مدت کمی هم نخست وزیر نبودند و کسی مملکت گل و بلبل خاصی از ایشان یادش نمی آید و اتفاقا برعکسش چرا؟ پای حرف موی سپیدها بنشینید از ورای لفظ نخست وزیر امام ، چیزهای دیگری هم می شنوید.

حالا گیرم شما رئیس جمهور می شدید و مگر الان یک روحانی نزدیک به اصلاح طلبان رئیس جمهور نیست! حتی اگر فقط با نگاه مادی به مسائل بنگریم الان چه اتفاق مهمی افتاده است؟ چه فرقی می کرد که به جای کار و تلاش گله گذاری تمام نشدنی از دولت قبلی را از شما می شنیدیم یا از جناب روحانی! الان کدام شاخصه اقتصادی جهشی عحیب داشته است و قیمت کدام خودور با فرمایش وزیر صنعت کم شده است و مبلغ کدام یارانه بگیران دوبرابر شده و ... که لازم بود برایش مملکت را به آشوب کشید؟

خانم رهنورد!

چه شد که  شمای مبلغ سابق لباس گشاد و حجاب کامل زن مسلمان و شوهر "چهارراه درست کن وسط فرق جوانان در دوره نخست وزیریش"  یکباره در حلقه حمایت تیپ غالب مانتو چسبان ها و پسرهای ابرو برداشته و بزک کرده دست در دست هم قرارگرفتید و متوجه نشدید!؟ البته که منظورمان به بسیاری از طرفدارن متین و مودب و با شخصیت ایشان نیست ولی کسی هم نمی تواند منکر تیپ غالب طرفدارن ایشان شود.

چه شد که غالب همان زنان مسلمان با حجابی که با پیاممشان پایه های کاخ ها را بشکنند در صف حامیان شده نبودند!

بحث اینست که اگر موسوی به تخت نشسته بود ، نعوذبالله علی (ع) که به تخت ننشسته بود که لازم باشد برایش از جان مایه گذاشت و دست به هر کاری زد که اتفاقا ایشان هیچوقت اینکار را نکرد! ایشان دست یاری ابوسفیان ها را به خاطر مصالحی بزرگتر و حفظ اصل جامعه نوپای اسلامی  کنار زد ولی شما حاضر نشدید برای حفظ جامعه و حکومت نوپای شیعی ما یک جمله در باب مخالفتتان با حمایت صهیونیست ها و غرب و منافقین و سلطنت طلبها بگویید حتی به لفظ !

از عاقبتتان بترسید!

 

 

  • سعید مسعود